Jahan Sanat (Persian)

نخستین شبکه اجتماعی ایرانی در موبایل

کار آفرینی در فضای مجازی

مسعود سلیمی – در شرایط کنونی جهان در سال های میانی دهه دوم از هزاره سوم میلادی، ارتباط در فضای مجازی به عنوان یکی از ابزارهای مهم و ساختاری روز به روز بیشتر می‌‌‌شود و از منظر جغرافیایی هیچ مرزی را بر نمی‌تابد. با ارتباط در فضای مجازی افراد بدون نگرانی از بعد مسافت و مشکلات مالی و اداری سفر در چشم بر هم زنی کنار هم قرار می گیرند. با پیشرفت لحظه به لحظه تکنولوژی از منظر دوگانه نرم افزاری و سخت افزاری، ارتباط در فضای مجازی راه را برای توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هموار می کند.

در فضای مجازی، نشانه ها و ابزارها به کاربر امکان می دهد تا همراه با دسترسی به اطلاعات توان تحلیل و تفسیر  و حتی دگرگونی داده ها را هم داشته باشد. در فضای مجازی کاربر فقط با ابزار دیجیتالی سروکار و تعامل ندارند بلکه با گروهی از امکانات روبرو می شود که با توسل به آنها توانایی اش در تقابل و تعامل با تکنولوژی نوین و در نهایت بومی سازی آن بالا می رود.

بومی سازی فناوری و همراه با آن ارتقای سطح توانایی های بالقوه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و تولیدی برای ایجاد اشتغال، به نوعی می تواند به هراس زدایی از « بی مرز بودن» فضای مجازی کمک کند.

با استفاده منطقی از امکانات بالقوه سخت افزاری و نرم افزاری در فضای مجازی می توان از تعامل « انسان- ماشین» به تعامل «انسان- انسان» رسید. از آغاز سال های میانی قرن بیست و یکم و نخست با به صحنه آمدن « فیسبوک» روابط اجتماعی و سیاسی جهان دگرگون شد.

در طول ده سال گذشته در کنار « فیسبوک» انواع شبکه های اجتماعی دیگر که بیشتر هم به نوعی کپی برداری به حساب می آیند، دوره ی تازه ای را در حیات « فضای مجازی» رقم زدند.

در این رهگذر ایران هم مانند دیگر کشورهای جهان نتوانست از پیامد های مثبت و منفی این دگرگونی دور بماند و کاربران ایرانی از جمله مشتریان پروپاقرص این شبکه ها به ویژه فیسبوک شدند و هستند.

در راستای چنین شرایطی چندی پیش جسته و گریخته خبردار شدم که در ایران تلاش برای ساختن یک شبکه اجتماعی ایرانی برای اجرا در تلفن های همراه به ثمر رسیده است. برای دریافت اطلاعات لازم و کافی در ارتباط با این برنامه ابتکاری با آقای ساسان بهزادی، مدیر شرکت « پارس پیک» که همراه با همکارانش مجری این طرح هستند به گفتگو نشستیم که حاصل آن را می خوانید.

غروب کامپیوتر و طلوع موبایل نظر شما هم همین است ؟

کامپیوترها کلا ابزارهایی چند منظوره بودند و هستند. از آنها برای حسابداری شرکت ها و ساخت انیمیشن های کامپیوتری گرفته تا خواندن ایمیل و پست گذاشتن روی فیسبوک استفاده می شود ولی نیاز یک فرد عادی (که شاید نود درصد استفاده کنندگان کامپیوترها ازهمین نوع افراد هستند) هیچ وقت فراتر ازخواندن ایمیل و وب گردی و استفاده از شبکه های اجتماعی نبود و نیست. برای این نوع افراد، کامپیوترها (حتی لپ تاپ ها) بیش از حد قدرتمند، بزرگ و دست و پاگیر بودند، در عین حال گوشی هایی که در دست همه ما بوده به مرور زمان قوی تر می شد و کم کم قابلیت های کامپیوتری هم به دست می آورد. موبایل هایی که امروزه ما به آنها لقب « هوشمند» داده ایم (در شش یا هفت سال گذشته به بازار آمده‌اند) در واقع کامپیوترهایی بسیارکوچک هستند. مهم تر از همه، اتصال این موبایل ها به شبکه اینترنت است، حالا دیگر یک موبایل هوشمند می تواند کار یک کامپیوتر کوچک را انجام دهد پس اجتناب ناپذیر بود که این موبایل ها جای کامپیوترهای آن نود درصد افراد عادی را بگیرند و انقلاب موبایلی در فضای مجازی به وجود آوردند. امروزه بیشتر کاربران اینترنت از طریق موبایل (یت تبلت ها) به اینترنت متصل می شوند.

فروش کامپیور ها برای اولین بار در سی سال گذشته در حال رکورد است.

در دو، سه سال اخیر ساخت شبکه های اجتماعی از مرز سرگرمی گذشته و به یک پدیده فرهنگی، اجتماعی و همچنین صنعتی و تجاری بدل شده است. در یک کلام مساله کار آفرینی را در فضای مجازی چگونه بررسی می کنید؟

من در آمریکا هم یک شرکت مشابه داشتم و سابقه طولانی مدیریت در شرکت های تکنولوژی محو را دارم، اما با این حال باید بگویم کارآفرینی در ایران کارآسانی نیست مخصوصا در حوزه «IT» یا فناوری اطلاعات. هدایت کردن یک تیم سی نفره جوانان و تحصیلکرده و تشویق آنها به همکاری در پروژه های گروهی به انرژی و زمان بسیار زیادی نیاز دارد. قوانین روز افزون کسب و کار، مالیات، بیمه و… ما را روزانه درگیر بوروکراسی و کاغذبازی های بی انتها می کند. من همیشه به شوخی به دوستانم می گویم تعداد دفعاتی که من در یک روز اسناد مختلفی را امضا و مهر می کنم شاید در سال هم در شرکتی که در امریکا داشتم، نمی کردم با اینکه شرکتم در آمریکا بزرگتر از این شرکتم در ایران بود. کاغذ بازی و بوروکراسی ما ده برابر کشورهای صنعتی نیست بلکه صد برابر آنهاست و همین طور رو به گسترش است. کشش و جذابیت کار در کشورهای غربی برای مهندسان ایرانی و تحریم کشور ما، سختی کار را چند برابر می کند. با این حال ایران جذابیت های مخصوص خودش را دارد. فضای نسبتا بکر اقتصادی و جمعیتی جوان و پر از اشتیاق، بستر خوبی برای ایده ها و محصولات جدید به وجود آورده. به راحتی می توان گفت که کمتر کشوری پتانسیل ایران را دارد.

این روزها در برخی شبکه های اجتماعی و در یکی دو رسانه فارسی، کوتاه و مختصر از ساخت و اجرای شبکه اجتماعی «کو کجا» و یک اپلیکیشن با نام زیبای «انار» ز طرف تشکیلات شما صحبت به میان آمده است، بیشتر توضیح می دهید؟

«کو کجا» یک شبکه اجتماعی کاملا بومی و ساخت ایران است. شرکت پارس‌پیک که همیشه در فضاهای مجازی اجتماعی (به خصوص بازی های اجتماعی) فعال بوده است، دو سال پیش تصمیم گرفت که یک شبکه اجتماعی قدرتمند و کاملا فارسی بسازد. قصد ما این بود که این شبکه اجتماعی را پایه و اساس فعالیت های آینده شرکت کنیم. بازی آنلاین «شهرنشینان»، سایت خبرخوان «4طرف» و آپ موبایل «انار» همه روی شبکه اجتماعی کوکجا پیاده شده اند. با داشتن یک شبکه اجتماعی ما می توانیم خیلی راحت تر فعالیت های جدیدی به بازار ارایه کنیم. در ضمن تجربه های کسب شده از ساخت یک شبکه اجتماعی بزرگ برای ما فوق العاده با ارزش بوده است.

و اما انار…

وقتی در پاییز 1392 شرکت پارس‌پیک تصمیم به ساخت یک آپ موبایل گرفت، سعی بر این بود که یک آپ منحصر به فرد بسازیم. آپی که بر اساس خلاقیت و افکار خود ما طراحی شده باشد، نه کپی از یک آپ مشابه خارجی.

انار نه «فیس بوک» است، نه «اینستاگرام» و نه «وی چت». ما می خواستیم که کاربر ایرانی حس کند انار محصولی است که برای او ساخته شده در ضمن با کپی نکردن، دست ما باز بود که آپ را جذاب کنیم. با انار در یک نگاه می بینی که دوستانت همین الان کجا هستن و چه کار می کنن. تو هم می توانی به دوستانت خبر بدی که الان کجایی و چکار میکنی.

مثلا می توانی با یک یا دو کلیک لمسی به دوستانت بگی که الان توی پارک داری فوتبال بازی میکنی. با استفاده از «مکان یاب» موبایل هوشمندت می تونی محل و شهر خودت رو هم ثبت کنی اگر خواستی می توانی با دوربین موبایلت یک عکس هم ضمیمه پست خودت کنی. درهر زمان هم می توانی با دوستات چت کنی.

«کو کجا» چگونه کلید خورد؟

شرکت «پیام پیک صدرا» با نام تجاری «پارس پیک» در حوزه وب و موبایل فعالیت می کند. کار ما ساخت کمپین های دیجیتال، بازی های آنلاین و شبکه های اجتماعی برای مشتری های ایرانی و خارجی است. با 30 نفر پرسنل و بیش از 10 سال سابقه کاری، ما خود را یکی از شرکت های پیشرو در فضای دیجیتال می دانیم.

گذشته از پروژه هایی که برای شرکت ها انجام داده ایم، شرکت «پارس پیک» در طول شش سال گذشته چندین پروژه داخلی نیز اتجام داده که در حد خود منحصر به فرد است.

به غیر از «کوکجا» و «انار» چه سایت های دیگری راه اندازی کرده اید؟

بازی آنلاین «کلاب فوتبال من» یا «مای اف سی» – اولین بازی آنلاین ایرانی در سال 1387 طراحی و در سال 1388 رونمایی شد. در این بازی شما مدیریت یک تیم فوتبال را بر عهده می گیرید و با دیگر کاربران و تیم هایشان در یک لیگ مجازی در رقابت هستید. در طول پنج سال گذشته نزدیک به یک میلیون و سیصد هزار نفر ایرانی در این بازی شرکت کرده اند که این تعداد این بازی را به پر طرفدارترین بازی آنلاین در ایران تبدیل کرده. این بازی برنده «بهترین بازی آنلاین» در جشنواره وب ایران در سال 1388 شد.

بازی آنلاین شهرنشینان یک بازی کاملا ایرانی و با تم ایرانی است. شما در بازی مدیریت یک خانواده ایرانی را در یک ابرشهر در دست دارید. در اول بازی این خانواده صاحب یک آپارتمان و یک مغازه کوچک در یکی از محله های کم درآمد شهر است و شما باید سعی کنید که با مدیریت صحیح این خانواده را سروسامان داده و به محلههای بهتر شهر ببرید. این بازی برنده «بهترین بازی آنلاین» در جشنواره وب ایران در سال 1392 شد و در همان سال نیز از طرف «بنیاد ملی بازی های رایانه ای» در بخش بازی های آنلاین لوح افتخار را دریافت کرد.

همچنین «سایت 4 طرف» یک خبرخوان منحصر به فرد است که در جشنواره وب ایران – سال 1392، نامزد بهترین خبرخوان شد.

کپی کاری و به تعبیری فارسی تر آن «رونویسی» متاسفانه مرسوم است، بدون رودربایستی از شما می پرسم: کپی کاری یا نوآوری؟ کدام یک مورد نظر است؟

در پارس‌پیک همیشه سعی می کنیم که نوآور باشیم و کارهای منحصر به فرد و خلاقانه انجام دهیم. کپی کردن به خصوص از سایت های خارجی در طرح و برنامه های ما چالشی ندارد، چرا که وقتی اصل آنها وجود دارد، کسی به کپی توجهی نمی کند ضمن اینکه هدف ما حضوری ایرانی در فضای تجاری است.

متاسفانه کپی کردن به خصوص کپی از محصولات خارجی بخشی از روند کاری تمام صنایع این کشور شده است. در نگاه اول شاید به نظر بیاید که با کپی کردن ما می توانیم راه چند ساله را یک رئزه طی کنیم ولی این یک پیشرفت کاذب است.

ما شاید محصول را بتوانیم کپی کنیم ولی تجربه های کسب شده در ساخت آن را از دست داده ایم، این درست مثل گرفتن مدرک بدون درس خواندن است.

ما با کپی کردن در هیچ صنعتی پیشرفت نخواهیم نکرد چه این صنعت، صنعت خودروسازی باشد جه ساخت آپ های موبایل. کپی کردن ما را محکوم به عقب ماندگی می کند چون حق تفکر را از ما می گیرد و هیچ گونه تجربه ای به ما نمی دهد. ما فقط با نو آوری می توانیم جایگاهی در میان بزرگان جهان برای کشورمان بسازیم.

شما به یک خانواده قدیمی و شناخته شده و مطبوعاتی و فرهنگی تعلق دارید؛ چنین پیشینه ای حضور شما را در جشن فضایی توجیه می کند؟

من در یک خانواده فرهنگی بزرگ شدم. پدرم «دکتر علی بهزادی»، 50 سال در ایران روزنامه نگاری کرد و صاحب امتیاز مجله «سپید و سیاه» بود. خواهرم «فرانه بهزادی» مدیر و صاحب امتیاز مجله «دانستنی ها» بود.

خود من قبل از انقلاب و در سن 13 سالگی برای تحصیل به خارج رفتم. در دانشگاه «نرم افزار» خواندم، کار کردم و یک شرکت نرم افزاری تشکیل دادم . در سال 85 و پس از 30 سال به ایران برگشتم. مطمئنا نیومده بودم که در ایران بمانم ولی از طریق دوستان با کسی آشنا شدم که می خواست شرکتش «پارس‌پیک» را بفروشد و به کانادا مهاجرت کند. شرکت کوچکی بود (پنج نفر پرسنل) ولی مشتری های خوبی داشت و کارهای خوبی در فضای وب انجام داده بود. این شرکت را با یک شریک خریدم و در ایران ماندگار شدم.